ابراهیم بن ولیدابواسحاق اِبْراهیمِ بْنِ وَلید (خلافت ۱۲۶-۱۲۷ق/۷۴۴-۷۴۵م) ملقب به مخلوع، سیزدهمین خلیفه اموی است. فهرست مندرجات۲ - ولایتعهدی ابراهیم بن ولید ۳ - خلافت ابراهیم بن ولید ۴ - طریقه به خلافت رسیدن ۴.۱ - مخالفت مردم حمص ۴.۲ - تصمیم امرای شکست خورده ۵ - بر کنار شدن از خلافت ۶ - شورش مروان بن محمد ۷ - قصد جان ابراهیم بن ولید ۸ - خلع ابراهیم بن ولید از حکومت ۹ - مدت حکومت ابراهیم بن ولید ۱۰ - وفات ۱۱ - القاب ۱۲ - مادر ۱۳ - کاتب ۱۴ - فهرست منابع ۱۵ - پانویس ۱۶ - منبع ۱ - گمنامی ابراهیم بن ولیدابواسحاق ابراهیم بن ولید بن عبدالملک بن مروان بن حکم، ملقب به مخلوع، [۳]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۹۶، ج۹، ص۳۱۸.
[۵]
طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷، ج۷، ص۳۱۳.
سیزدهمین خلیفه اموی بود که به حکومت رسید. خلافت ابراهیم که مقارن با نابسامانیها و آغاز فروپاشی امویان بود، [۶]
مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجره، چاپ دوم، ۱۴۰۹، ج۳، ص۲۲۰.
[۷]
ابنطقطقی، الفخری فی الآداب السلطانیه و الدول الاسلامیه، تحقیق عبدالقادر محمد مایو، بیروت، دارالقلم العربی، چاپ اول، ۱۹۹۷، ص۱۳۵.
از سوی مورخان چندان با اهمیت تلقی نشده است؛ به طوری که حتی برخی از مورخان از او و برادرش یزید، در یک جا سخن رانده، مستقلاً از او به عنوان خلیفه نامی نبردهاند.۲ - ولایتعهدی ابراهیم بن ولیددر منابع از سال تولد او سخنی به میان نیامده است، تنها میدانیم که او از کنیزی به نام سعار یا سریه [۹]
گردیزی، ابوسعید عبدالحی، زین الاخبار، تحقیق عبدالحی حبیبی، تهران، دنیای کتاب، چاپ اول، ۱۳۶۳ش، ص۱۲۶.
متولد شده است. در کتب کهن تاریخ، اولین بار از او، در روزگار خلافت برادرش یزید بن ولید، معروف به «ناقص»، یاد شده است؛ نقل است که او پس از به خلافت رسیدن یزید بن ولید، از سوی او به امارت اردن برگزیده شد. [۱۲]
طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷، ج۷، ص۲۶۸.
مدتی بعد، یزید برای او و سپس عبدالعزیز بن حجاج بن عبدالملک به عنوان ولیعهد دوم از مردم بیعت گرفت. [۱۳]
طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷، ج۷، ص۲۹۹.
برخی از مورخان بر این باورند که این بیعت به سبب فشار «قدریه» (معتقدین به قضا و قدر؛ معتزله) که یزید از معتقدین به این فرقه بود، صورت گرفته است.۳ - خلافت ابراهیم بن ولیدپس از مرگ برادرش در ذیالحجه سال ۱۲۶هجری، [۱۸]
ابن عبری، تاریخ مختصر الدول، تحقیق انطون صالحانی الیسوعی، بیروت، دارالشرق، چاپ سوم، ۱۹۹۲، ص۴۶.
[۱۹]
ابن عبری، تاریخ مختصر الدول، تحقیق انطون صالحانی الیسوعی، بیروت، دارالشرق، چاپ سوم، ۱۹۹۲، ص۱۱۹.
[۲۱]
ابنقتیبه، المعارف، تحقیق ثروت عکاشة، قاهره، الهیئة المصریة العامة للکتاب، چاپ دوم، ۱۹۹۲، ص۳۶۷.
ابراهیم بن ولید به خلافت نشست؛ اما حکومتش دولتی مستعجل بود و کارش به سامان نرسید؛ چرا که از بیعت بخشی از مردم شام که ابنطقطقی آن را بیعتی بیاهمیت خوانده است، [۲۳]
ابنطقطقی، الفخری فی الآداب السلطانیه و الدول الاسلامیه، تحقیق عبدالقادر محمد مایو، بیروت، دارالقلم العربی، چاپ اول، ۱۹۹۷، ص۱۳۵.
برخوردار بود. گفته شده در این مدت گروهی از مردم به عنوان خلافت بر او سلام میدادند و گروهی وی را امیر میخواندند و بعضی هم او را به هیچ یک از این عناوین نمیخواندند. [۲۶]
ابن عبری، تاریخ مختصر الدول، تحقیق انطون صالحانی الیسوعی، بیروت، دارالشرق، چاپ سوم، ۱۹۹۲، ص۱۱۹.
[۲۷]
طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷، ج۷، ص۲۹۹.
[۲۸]
ابنطقطقی، الفخری فی الآداب السلطانیه و الدول الاسلامیه، تحقیق عبدالقادر محمد مایو، بیروت، دارالقلم العربی، چاپ اول، ۱۹۹۷، ص۱۳۵.
یکی از مردم آن روزگار در وصف این ایام، شعری سروده بدین مضمون:«نبایع ابراهیم فی کل جمعة الا ان امراً انت و الیه ضائع؛ هر جمعه با ابراهیم بیعت میکنیم ولی کاری که تو علمدار آن باشی سامان ندارد.» [۳۱]
مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجره، چاپ دوم، ۱۴۰۹، ص۲۲۰.
[۳۲]
سیوطی، جلال الدین عبدالرحمن بن ابی بکر، تاریخ الخلفاء، تحقیق محیی الدین عبدالحمید، قم، شریف رضی، چاپ اول، ص۱۸۹-۱۹۰.
کار ابراهیم در امر حکومت، همچنان آشفته و نابسامان بود تا اینکه مروان بن محمد بن حکم بر او شورید و او را از سلطنت خلع کرد. [۳۳]
طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷، ج۷، ص۲۹۹.
۴ - طریقه به خلافت رسیدندر منابع تاریخی نخستینبار از ابراهیم در روزگار خلافت برادرش یزید بن ولید بن یزید معروف به ناقص، یاد شده است. گفتهاند که یزید ۳ روز پس از آغاز خلافت، زیر فشار قَدَریه که خود به آنان گرایش داشت، ابراهیم را به جانشینی خود برگزید [۳۴]
احمد بن واضح یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۳۳۵، بیروت، ۱۳۷۹ق.
[۳۵]
احمد بن محمد ابن عبدربه، عقدالفرید، ج۴، ص۴۶۵، به کوشش احمد امن و دیگران، قاهره، ۱۹۴۸م.
[۳۶]
عبدالحی ابن عماد، شذرات الذهب، ج۱، ص۱۶۷، قاهره، ۱۳۵۰ق.
و وی را به حکومت اردن گماشت. [۳۷]
طبری، تاریخ، ج۲، ص۱۸۳۴، به کوشش یان دخویه، لیدن، ۱۸۸۵-۱۸۸۹م.
اگرچه طبری [۳۹]
طبری، تاریخ، ج۲، ص۱۸۶۹، به کوشش یان دخویه، لیدن، ۱۸۸۵-۱۸۸۹م.
و به تبع او ابن اثیر نیز اشاره کردهاند که یزید در بستر بیماری و به تشویق قدریه برادر خود را به جانشینی برگزید، ولی خلیفه بن خیاط براساس روایتی از علاء بن بُرد بن سنان نوشته است که قَطَن غلام یزید، هنگامی که خلیفۀ بیمار در بیهوشی بود بهرغم مخالفت او، ولایتعهدنامۀ ابراهیم را از سوی او جعل کرد. بدینسان ابراهیم پس از مرگ یزید به خلافت نشست ( ذیحجۀ ۱۲۶ق/سپتامبر ـ اکتبر ۷۴۴م)، ولی فقط از بیعت بخشی از شام که ابن طقطقی [۴۱]
محمد بن علی ابن طقطقی، تاریخ فخری، ج۱، ص۱۸۳، ترجمۀ وحید گلپایگانی، تهران، ۱۳۶۰ش.
[۴۲]
محمد بن علی ابن طقطقی، تاریخ فخری، ج۱، ص۱۸۴، ترجمۀ وحید گلپایگانی، تهران، ۱۳۶۰ش.
آن را بیعتی بیاهمیت خوانده است، برخوردار شد ۴.۱ - مخالفت مردم حمصبه گفتۀ طبری برخی او را نه به خلافت پذیرفتند و نه به امارت [۴۴]
طبری، تاریخ، ج۲، ص۱۸۷۵، به کوشش یان دخویه، لیدن، ۱۸۸۵-۱۸۸۹م.
و حتی مردم حِمْص آشکارا به مخالفت با او برخاستند. ابراهیم نیز عبدالعزیز بن حجاج بن عبدالملک پسرعمّ خود را که به ولایتعهدی برگزیده بود با لشکر شام به محاصرۀ حمص فرستاد. از سوی دیگر مروان بن محمد (ملقب به حِمار) والی ارمنستان و آذربایجان که در روزگار خلافت یزید بن ولید ظاهراً به خونخواهی ولید به حدود شام آمده و از مردم جزیره برای خود بیعت ستانده بود، پس از آگاهی از مرگ یزید و خلافت ابراهیم، باز سر به مخالفت برداشت و قصد هجوم به شام کرد. گرچه مروان ظاهراً به خونخواهی ولید [۴۷]
طبری، تاریخ، ج۲، ص۱۸۵۰، به کوشش یان دخویه، لیدن، ۱۸۸۵-۱۸۸۹م.
و آزاد ساختن پسران او حَکَم و عثمان که در دمشق زندانی بودند از اطاعت دولت مرکزی سرپیچید، ولی آشکار است که وی خود داعیۀ خلافت داشت. از اینرو با اعطای مال، برخی از قبایل عرب را با خود همراه و بیدرنگ آهنگ شام کرد. وی نخست به قِنَّسْرین و به روایتی به حلب [۵۰]
احمد بن واضح یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۳۳۷، بیروت، ۱۳۷۹ق.
که در دست بِشْر بن ولید برادر ابراهیم بود تاخت. [۵۱]
طبری، تاریخ، ج۲، ص۱۸۷۶، به کوشش یان دخویه، لیدن، ۱۸۸۵-۱۸۸۹م.
در آنجا یزید ابن عمر بن هُبَیره با بنی قیس به مهاجمان پیوست و بِشْر و برادر او مسرور را به مروان تسلیم کرد. آنگاه مروان با لشکر خویش به حمص که در محاصرۀ عبدالعزیز بن حجاج بود تاخت و چون به شهر نزدیک شد، عبدالعزیز از محاصره دست برداشت و عقب نشست. [۵۳]
طبری، تاریخ، ج۲، ص۱۸۷۷، به کوشش یان دخویه، لیدن، ۱۸۸۵-۱۸۸۹م.
مردم حمص با مروان بیعت کردند و به لشکر او پیوستند و مروان به سوی مرکز خلافت بیمناک شده بود، به عنوان آخرین راه چاره سلیمان بن هشام بن عبدالملک را با ۰۰۰ ۱۲۰ تن به مقابلۀ مروان فرستاد. سلیمان در عینالجَرّ با لشکر ۰۰۰ ۸۰ نفری مروان نخست کوشید تا یاران سلیمان را از جنگ بازدارد و خواستار آزادی حَکَم و عثمان پسران ولید شد، ولی سرانجام در ۷ صفر ۱۲۷ق/۱۸ نوامبر ۷۴۴م کار به جنگی سخت کشید [۵۴]
احمد بن واضح یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۳۳۷، بیروت، ۱۳۷۹ق.
و سلیمان شکست خورد و به دمشق گریخت. [۵۵]
طبری، تاریخ، ج۲، ص۱۸۷۷، به کوشش یان دخویه، لیدن، ۱۸۸۵-۱۸۸۹م.
۴.۲ - تصمیم امرای شکست خوردهامرای شکست خوردۀ ابراهیم در دمشق گرد آمدند و از بیم آنکه حکم و عثمان، پسران ولید، پس از ازاد شدن به دست مروان، از امیرانی که در قتل پدرشان دست داشتند، انتقام خواهند گرفت، تصمیم به قتل آن دو گرفتند. این مأموریت به عهدۀ یزید بن خالد بن عبداللـه القَسْری نهاده شد و او نیز ابوالاسد، مولای پدرش را مأمور ساخت تا پسران ولید را در زندان بکشد. [۵۷]
طبری، تاریخ، ج۲، ص۱۸۷۸-۱۸۷۹، به کوشش یان دخویه، لیدن، ۱۸۸۵-۱۸۸۹م.
۵ - بر کنار شدن از خلافتدر این میان مروان به دیر العالیة رسید و مردم با او بیعت کردند [۵۸]
احمد بن واضح یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۳۳۷، بیروت، ۱۳۷۹ق.
و خبر ورود او به شهر، شایع شد. ابراهیم بن ولید که به گفتۀ خلیفه بن خیاط پیش از آن برای گردآوری نیرو و ادامۀ جنگ به باب الجابه رفته، ولی کسی به او نپیوسته بود، به تدمُر گریخت. سلیمان بن هشام نیز پس از غارت بیتالمال [۵۹]
طبری، تاریخ، ج۲، ص۱۸۷۹، به کوشش یان دخویه، لیدن، ۱۸۸۵-۱۸۸۹م.
به او پیوست. عبدالعزیز بن حجاج نیز که مستقیماً در قتل ولید دست داشت، [۶۰]
احمد بن علی ابن بابه، رأس مال النّدیم، ج۱، ص۲۷۰، نسخۀ عکسی کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران، شم ۱۷۵.
به دست مردم خشمناک دمشق و به قولی به دست موالی ولید بن یزید افتاد و به قتل رسید. [۶۱]
طبری، تاریخ، ج۲، ص۱۸۸۰، به کوشش یان دخویه، لیدن، ۱۸۸۵-۱۸۸۹م.
به این ترتیب دوران کوتاه و نافرجام خلافت ابراهیم بن ولید که آن را از ۷۰ روز تا ۴ ماه دانستهاند، [۶۲]
طبری، تاریخ، ج۲، ص۱۸۷۵، به کوشش یان دخویه، لیدن، ۱۸۸۵-۱۸۸۹م.
[۶۳]
احمد بن علی ابن بابه، رأس مال النّدیم، ج۱، ص۲۷۱، نسخۀ عکسی کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران، شم ۱۷۵.
[۶۴]
احمد بن واضح یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۳۳۷، بیروت، ۱۳۷۹ق.
به سر آمد. گفتهاند که ابراهیم پس از شکست سلیمان در دمشق، از خلافت کناره گرفت (نیمۀ صفر ۱۲۷ق/۲۶ نوامبر ۷۴۴م) و به بیعت با مروان گردن نهاد. [۶۶]
احمد بن واضح یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۳۳۷، بیروت، ۱۳۷۹ق.
۶ - شورش مروان بن محمدپس از کشته شدن ولید بن یزید به دست یزید بن ولید، مروان بن محمد والی ارمنستان و آذربایجان به سوی جزیره (نام موصل و اطراف آن در زمانهای گذشته) رفت و به بهانهی خونخواهی ولید و آزادی پسران او ـ حکم و عثمان ـ سر به شورش نهاد و بر آنجا مسلط شد. او چنین وانمود کرد که به سبب قتل ولید شوریده و بر کشته شدن وی معترض است. [۶۷]
طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷، ج۷، ص۳۰۰.
مروان پس از آنکه یزید بن ولید تمامی ولایات پدرش ـ محمد بن مروان - را بدو سپرد با یزید بیعت کرده بود؛ [۶۹]
طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷، ج۷، ص۳۰۰.
اما پس از آگاهی از مرگ یزید و خلافت ابراهیم، باز به مخالفت برخاست، او گرچه به بهانه خونخواهی ولید و آزادی پسران او - حکم و عثمان - سر به شورش نهاده بود؛ اما در واقع، خلافت را برای خویش میخواست و مردم را مخفیانه به خلافت خود میخواند. [۷۲]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۹۶، ج۹، ص۱۹۹.
[۷۴]
سراج، منهاج، طبقات ناصری تاریخ ایران و اسلام، تحقیق عبدالحی حبیبی، تهران، دنیای کتاب، چاپ اول، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۱۰۱.
[۷۵]
ابنقتیبه، المعارف، تحقیق ثروت عکاشة، قاهره، الهیئة المصریة العامة للکتاب، چاپ دوم، ۱۹۹۲، ص۳۶۷.
او توانست با بذل و بخشش اموال بسیار، برخی از قبایل عرب جزیره را با خود همراه کند [۷۷]
ذهبی، شمس الدین محمد، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، تحقیق عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، دارالکتاب العربی، چاپ دوم، ۱۹۹۳، ج۸، ص۱۶.
و به سوی شام حرکت کند. او ابتدا به قنسرین [۷۸]
طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷، ج۷، ص۳۰۰.
یا حلب که توسط بشر بن ولید - برادر ابراهیم بن ولید - اداره میشد، حمله برد در آنجا یزید بن عمر بن هبیره به همراه بنیقیس به مروان پیوستند و بشر و برادرش مسرور را به مروان تسلیم کردند. [۸۱]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۹۶، ج۹، ص۱۹۹.
[۸۲]
طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷، ج۷، ص۳۰۰.
۷ - قصد جان ابراهیم بن ولیدمروان سپس به سوی حمص که چندان دل خوشی از یزید بن ولید و ابراهیم نداشتند، حرکت کرد. مردم حمص پس از مرگ یزید بن ولید، از بیعت با ابراهیم خودداری کرده، علناً با او به مخالفت برخاسته بودند. از اینرو ابراهیم، پسر عموی خویش عبدالعزیز بن حجاج را که ولیعهد او نیز به حساب میآمد با لشکری روانه حمص کرد. مردم شهر، همچنان به جهت سر بر تافتن از بیعت با خلیفه اموی از سوی لشکر اعزامی ابراهیم بن ولید، در محاصره بودند تا اینکه خبر یافتند مروان بن محمد جهت یاری آنها به حمص نزدیک شده است، پس حلقه محاصره را شکستند و خود را به مروان رساندند و با او بیعت کردند و سپس به همراه سپاه او راهی دمشق شدند. [۸۶]
طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷، ج۷، ص۳۰۰.
ابراهیم بن ولید، چون از این امر اطلاع یافت، لشکری صد و بیست هزار نفرهای را تدارک دیده به فرماندهی سلیمان بن هشام بن عبدالملک به مقابله با قوای هشتاد هزار نفری مروان فرستاد [۸۸]
طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷، ج۷، ص۳۰۱.
دو سپاه در عینالجر (موضعی بین بعلبک و دمشق) با هم روبرو شدند کار به جنگ کشید این جنگ که از ابتدای بر آمدن روز چهارشنبه هفتم صفر سال صد و بیست و هفت هجری تا غروب آن روز ادامه یافت به مدد نبوغ بالای نظامی مروان با شکست سپاه سلیمان بن هشام خاتمه یافت. [۹۵]
طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷، ج۷، ص۳۰۱.
تعداد زیادی از سپاهیان دو طرف کشته شدند. امرای شکست خورده ابراهیم در دمشق فراهم آمدند و از بیم آنکه حکم و عثمان ـ پسران ولید ـ پس از آزادی از زندان از امیرانی که در قتل پدرشان دست داشتند، انتقام بگیرند تصمیم به قتل آن دو گرفتند و این ماموریت را به عهدهی یزید بن خالد بن عبدالله قسری سپردند او نیز ابوالاسود غلام پدرش را مامور این کار کرد. [۹۷]
طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷، ج۷، ص۳۰۲.
۸ - خلع ابراهیم بن ولید از حکومتابراهیم نیز به روایتی پس از شکست سپاه سلیمان، در دمشق از خلافت کنارهگیری کرد و با مروان بیعت نمود و به نقلی دیگر فرار کرده، مخفی شد و اندکی پس از مراجعت مروان به جزیره، امان خواسته نزد او رفت و ضمن خلع خود از خلافت با او بیعت کرد. [۱۰۲]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۹۶، ج۹، ص۲۰۱.
[۱۰۳]
طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷، ج۷، ص۳۱۱.
برخی از مورخان تاریخ این خلع را دوشنبه چهاردهم صفر سال صد و بیست و هفت هجری دانستهاند. [۱۰۸]
سیوطی، جلال الدین عبدالرحمن بن ابی بکر، تاریخ الخلفاء، تحقیق محیی الدین عبدالحمید، قم، شریف رضی، چاپ اول، ص۱۸۹.
زین پس ابراهیم در سلک یاران وفادار مروان درآمد و در جنگهای خلیفه با دشمنان بنیامیه شرکت جست. از این پس تا سال صد و سی و دو هجری، از ابراهیم در منابع تاریخی ذکری به میان نیامده است.در این سال به نقلی ابراهیم بن ولید پس از شکست امویان از سپاه عباسیان در منطقه «زاب»، حین فرار، در آب رودخانه فرات غرق شد؛ [۱۱۱]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۹۶، ج۹، ص۳۱۸.
[۱۱۲]
طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷، ج۷، ص۳۳۴.
[۱۱۳]
ابناثیر، علی بن ابیالکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر- داربیروت، ۱۹۶۵، ج۵، ص۴۲۰.
[۱۱۴]
مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجره، چاپ دوم، ۱۴۰۹، ص۲۴۵.
به روایتی دیگر پیش از آن روز مروان او را کشته و به دار آویخته بود؛ [۱۱۵]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۹۶، ج۹، ص۳۱۸.
[۱۱۶]
مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجره، چاپ دوم، ۱۴۰۹، ص۲۴۵.
بنا به روایتی دیگر او زنده بود تا اینکه در آخرین کشتار امویان توسط دولت نو ظهور عباسی به دست عبدالله بن علی بن عباس در شام کشته شد. [۱۱۷]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۹۶، ج۹، ص۳۳۱.
[۱۱۸]
طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷، ج۷، ص۴۴۳.
[۱۱۹]
ابناثیر، علی بن ابیالکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر- داربیروت، ۱۹۶۵، ج۵، ص۴۲۰.
۹ - مدت حکومت ابراهیم بن ولیداز مدت دقیق حکومت ابراهیم بن ولید اطلاع دقیقی در دست نیست؛ منابع و کتب تاریخی در تعیین مدت حکومت او اختلاف کرده هر یک به قولی از اقوال تمسک جستهاند؛ چهل روز، [۱۲۰]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۹۶، ج۹، ص۲۰۱.
[۱۲۱]
ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم فی تاریخ الامم و الملوک، تحقیق محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۲، ج۷، ص۲۵۹.
دو ماه، [۱۲۲]
مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجره، چاپ دوم، ۱۴۰۹، ص۲۲۰.
هفتاد روز، [۱۲۴]
طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷، ج۷، ص۲۹۹.
[۱۲۶]
ابنطقطقی، الفخری فی الآداب السلطانیه و الدول الاسلامیه، تحقیق عبدالقادر محمد مایو، بیروت، دارالقلم العربی، چاپ اول، ۱۹۹۷، ص۱۳۵.
[۱۲۷]
ابنقتیبه، المعارف، تحقیق ثروت عکاشة، قاهره، الهیئة المصریة العامة للکتاب، چاپ دوم، ۱۹۹۲، ص۳۶۸.
سه ماه [۱۲۸]
ابن قتیبةدینوری، الامامة و السیاسة، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالاضواء، چاپ اول، ۱۹۹۰، ج۲، ص۱۵۵.
[۱۲۹]
ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، تاریخ ابن خلدون، تحقیق خلیل شحادة، بیروت، دارالفکر، چاپ دوم، ۱۹۸۸، ج۳، ص۱۴۰.
[۱۳۰]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۹۶، ج۹، ص۲۰۱.
و چهار ماه [۱۳۲]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۹۶، ج۹، ص۲۰۱.
[۱۳۳]
طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷، ج۷، ص۲۹۹.
[۱۳۵]
مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجره، چاپ دوم، ۱۴۰۹، ج۳، ص۲۲۰
حکومت، از جمله اقوالی است که به عنوان مدت زمان حکومت ابراهیم بن ولید، یاد شده است.۱۰ - وفاتدر حالی که براساس روایتی تأیید نشده، مروان پس از چیرگی بر دمشق، ابراهیم را به دار آویخت، [۱۳۷]
علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۲۲۶، بیروت، ۱۳۸۵ق.
ولی روایات دیگر برآنند که ابراهیم و سلیمان اندکی بعد که مروان رهسپار جزیره شد، امان خواستند و به بیعت با او گردن نهادند [۱۳۸]
طبری، تاریخ، ج۲، ص۱۸۹۲، به کوشش یان دخویه، لیدن، ۱۸۸۵-۱۸۸۹م.
و مروان بهرغم تشویق یارانش که خواستار قتل و مصادرۀ اموال ابراهیم بودند، از این کار خودداری کرد. [۱۴۰]
خلیل بن ایبک صفدی، الوافی بالوفیات، ج۶، ص۱۶۴، به کوسس س دیدرینگ، بیروت، ۱۹۷۲م.
ابراهیم که از این پس به مخلوع شهرت یافت، [۱۴۱]
احمد بن علی ابن بابه، رأس مال النّدیم، ج۱، ص۲۷۰، نسخۀ عکسی کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران، شم ۱۷۵.
در سلک یاران وفادار مروان درآمد و در جنگهای خلیفه با دشمنان شرکت جست. [۱۴۲]
طبری، تاریخ، ج۲، ص۱۸۹۳، به کوشش یان دخویه، لیدن، ۱۸۸۵-۱۸۸۹م.
از این پس تا ۱۳۲ق/۷۵۰م از ابراهیم در منابع چندان ذکری نرفته است. در این تاریخ، پس از شکست مروان بن محمد در نبرد زاب، ابراهیم را در زمرۀ کسانی که حین گریز در آب رود غرق شده بودند، یافتند [۱۴۴]
طبری، تاریخ، ج۳، ص۴۱، به کوشش یان دخویه، لیدن، ۱۸۸۵-۱۸۸۹م.
[۱۴۵]
احمد بن واضح یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۳۳۷، بیروت، ۱۳۷۹ق.
[۱۴۶]
علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۲۴۵، بیروت، ۱۳۸۵ق.
و به قولی ابوعون او را در همان جنگ کشت، [۱۴۷]
ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج۱، ص۴۴۳، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۳۹۸ق/۱۹۷۸م.
اما ابن اثیر به روایت دیگری نیز استناد کرده است که براساس آن ابراهیم (ابن اثیر او را به غلط ابن یزید نامیده) در آخرین کشتار امویان به دست عبداللـه بن علی در کنار رود ابوفُطْرُس واقع در شام کشته شد.۱۱ - القابابراهیم بن ولید را به القابی چون المقتدر باللـه. [۱۵۰]
احمد بن علی قلقشندی، مآثر الانافه، ج۱، ص۱۶۱، به کوشش عبدالستار احمد فراج، کویت، ۱۹۶۴م.
المُعْتَزّ باللـه [۱۵۱]
حسین بن محمد دیاربکری، ج۲، ص۳۲۲، تارخ الخمیس، قاهره، ۱۲۸۳ق.
و المُتَعَزّز باللـه [۱۵۲]
علی بن حسین مسعودی، التنبیه والاشراف، ج۱، ص۲۹۰، بیروت، دارصعب.
خوانده و نقش خاتم او را «تَوَکَّلْتُ عَلَی الحَیّ القَیُّوم» و «ابراهیمُ یَثِقُ باللـه» [۱۵۳]
احمد بن علی قلقشندی، مآثر الانافه، ج۱، ص۱۶۱، به کوشش عبدالستار احمد فراج، کویت، ۱۹۶۴م.
نوشتهاند، اما با توجه به این نکته که گویا انتخاب القاب برای خلیفگان از روزگار عباسیان رواج یافته است، بعید نیست القابی که برای امویان ذکر کردهاند، بر ساختۀ مورخان بعد باشد. به هر حال خلافت ابراهیم که مقارن با نابسامانیها و آغاز فروپاشی امویان بود، [۱۵۴]
محمد بن علی ابن طقطقی، تاریخ فخری، ج۱، ص۱۸۳، ترجمۀ وحید گلپایگانی، تهران، ۱۳۶۰ش.
[۱۵۵]
علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۲۲۰، بیروت، ۱۳۸۵ق.
از سوی مورخان چندان با اهمیت تلقی نشده است و اگرچه طبری نام او را مستقلاً در شمار خلفای اموی ذکر کرده، ولی مسعودی از او و برادرش یزید در یکجا سخن رانده است.۱۲ - مادردربارۀ نام مادر ابراهیم نیز میان نویسندگان اختلاف است. بعضی از مورخان متأخرتر چون ابن بابه [۱۵۶]
احمد بن علی ابن بابه، رأس مال النّدیم، ج۱، ص۱۵۱، نسخۀ عکسی کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران، شم ۱۷۵.
شاه آفرید دختر فیروز ابن یزدگرد را مادر ابراهیم و یزید دانستهاند، در حالیکه طبری او را در زمرۀ کنیزان [۱۵۷]
طبری، تاریخ، ج۲، ص۱۸۷۵، به کوشش یان دخویه، لیدن، ۱۸۸۵-۱۸۸۹م.
آورده است و یعقوبی [۱۵۸]
احمد بن واضح یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۳۳۷، بیروت، ۱۳۷۹ق.
او را سُعار، [۱۵۹]
مسعودی علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۲۲۶، بیروت، ۱۳۸۵ق.
دِبره و برخی نیز نعم [۱۶۰]
عبدالرحمن اربلی، خلاصه الذهب المسبوک، ج۱، ص۴۶، به کوشش مکی سید جاسم، بغداد، ۱۹۶۴م.
و نعمه و خِشْف [۱۶۱]
ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج۱، ص۴۴۳، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۳۹۸ق/۱۹۷۸م.
نامیدهاند. سیوطی نیز به روایت از ابن عساکر گفته است که ابراهیم و مروان بن حمار هر دو برادر و از یک کنیز، زاده شدهاند، اما قلقشندی [۱۶۲]
احمد بن علی قلقشندی، مآثر الانافه، ج۱، ص۱۶۲، به کوشش عبدالستار احمد فراج، کویت، ۱۹۶۴م.
بدون اشاره به برادری آن دو، نام مادر مروان را لبابه، کنیز ابراهیم بن مالک اشتر ذکر کرده است.۱۳ - کاتبابراهیم بن ابی جمعه کاتب ابراهیم بود و ثبت بن نعیم الحارثی (الجذامی) ریاست دیوان فلسطین را به عهده داشت. [۱۶۳]
محمد بن عبوس جهشیاری، الوزراء والکتاب، ج۱، ص۴۵، به کوشش سهیل زکار، دمشق، ۱۹۶۸م.
محمد بن ذُؤَیْب فُقَیْمی شاعر، معروف به العمانی، از ستایشگران ابراهیم و از شاعران دربار او بوده است. [۱۶۴]
عبداللـه بن مسلم ابن قتیبه، الشعر والشعراء، ج۲، ص۶۴۱، بیروت، ۱۹۶۴م.
[۱۶۵]
عبداللـه بن مسلم ابن قتیبه، الشعر والشعراء، ج۲، ص۶۴۲، بیروت، ۱۹۶۴م.
۱۴ - فهرست منابع(۱) ابن اثیر، الکامل، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م. (۲) احمد بن علی ابن بابه، رأس مال النّدیم، نسخۀ عکسی کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران، شم ۱۷۵. (۳) ابن خلکان، وفیات الاعیان، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۳۹۸ق/۱۹۷۸م. (۴) محمد بن علی ابن طقطقی، تاریخ فخری، ترجمۀ وحید گلپایگانی، تهران، ۱۳۶۰ش. (۵) احمد بن محمد ابن عبدربه، عقدالفرید، به کوشش احمد امن و دیگران، قاهره، ۱۹۴۸م. (۶) عبدالحی ابن عماد، شذرات الذهب، قاهره، ۱۳۵۰ق. (۷) عبداللـه بن مسلم ابن قتیبه، الشعر والشعراء، بیروت، ۱۹۶۴م. (۸) عبداللـه بن مسلم ابن قتیبه، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره، ۱۳۸۸ق/۱۹۶۹م. (۹) ابن کثیر، البدایه والنهایه، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م. (۱۰) عبدالرحمن اربلی، خلاصه الذهب المسبوک، به کوشش مکی سید جاسم، بغداد، ۱۹۶۴م. (۱۱) محمد بن عبوس جهشیاری، الوزراء والکتاب، به کوشش سهیل زکار، دمشق، ۱۹۶۸م. (۱۲) حسین بن محمد دیاربکری، تارخ الخمیس، قاهره، ۱۲۸۳ق. (۱۳) ابوحنیفه دینوری، اخبار الطوال، به کوشش محمد محییالدین عبدالحمید، قاهره، ۱۹۵۲م. (۱۴) خلیل بن ایبک صفدی، الوافی بالوفیات، به کوسس س دیدرینگ، بیروت، ۱۹۷۲م. (۱۵) طبری، تاریخ، به کوشش یان دخویه، لیدن، ۱۸۸۵-۱۸۸۹م. (۱۶) احمد بن علی قلقشندی، مآثر الانافه، به کوشش عبدالستار احمد فراج، کویت، ۱۹۶۴م. (۱۷) علی بن حسین مسعودی، التنبیه والاشراف، بیروت، دارصعب. (۱۸) علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب، بیروت، ۱۳۸۵ق. (۱۹) احمد بن واضح یعقوبی، تاریخ، بیروت، ۱۳۷۹ق. ۱۵ - پانویس۱۶ - منبعسایت پژوهه، برگرفته از مقاله «ابراهیم بن ولید بن عبدالملک»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۴/۱۱. دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابراهیم بن ولید»، ج۲، ص۶۶۶. ردههای این صفحه : امویان | تاریخ اسلام | تاریخ خلفا | خلفای بنی امیه | درگذشتگان سال 132 (قمری) | مقالات پژوهه
|